خاطرات
چهارشنبه, ۴ بهمن ۱۳۹۱، ۱۰:۵۲ ب.ظ
" به نــام صاحب قلم ، که غیر غم رقم نزد "
به چشمهایم خیره شد و پرسید:
« از دلت درآمد ؟! »
خندهام گرفت... عینکم را درآوردم و چند نفس عمیق کشیدم!
« از دلم درآمد ولی رفت داخل خاطراتام »
بهتزده به من خیره شد که بلند شدم و رفتم پشت میز
و دست به قلم شدم
. . .
***
پ.ن 1: " و یا زد و برای من به غیر غم رقم نزد "
۹۱/۱۱/۰۴